خطرناک ترین زمان برای معامله کردن

by adatether_admin

مقدمه:

مهمترین مساله در معامله گری زمان ورود به معامله است.

این بخش بسیار اهمیت دارد که چه زمانی وارد معامله نشوید.آیا تا به حال این اتفاق برای شما افتاده است‌ که پس از یک معامله موفق، در معامله بعدی شکست بخورید؟ پس از یک معامله موفق، احساساتی بروز می‌کند که باعث می‌شود فرد معامله‌گر دوباره بخواهد به بازار برگردد، بدون اینکه سیگنالی برای ورود به معامله دریافت کرده باشد.

اعتماد‌به‌نفس کاذب و اعتیاد به خرسندی و سرخوشی پس از معاملات موفق عواملی هستند که می‌توانند به حرفه معامله‌گری شما آسیب بزنند. پس از معاملات موفق، ما واقعا ممکن است الگوهایی را در نمودار ببینیم یا آن‌ها را اختراع کنیم که اصلا وجود ندارند. در واقع ما بطور ناخودآگاه خودمان را به نحوی قانع می‌کنیم که دوباره به بازار برگردیم.

شما نمی‌توانید از تمام معاملات منفی جلوگیری کنید. گاهی اوقات معاملات منفی صرفا اتفاقات نرمالی هستند که به لحاظ آماری در سبک و روش معاملاتی شما پیش می‌آیند. در این مقاله در مورد معاملات ناموفقی صحبت می‌کنیم که می‌توانید از آن‌ها جلوگیری کنید. معاملاتی که به دلیل احساسات و فعل و انفعالات شیمیایی مغز شما انجام می‌شوند و احتمالا از آن‌ها اطلاعی ندارید و لذا به یک برنامه احتیاج دارید تا با آن‌ها مقابله کنید.

چرا پس از یک معامله موفق، تمایل به شکست خوردن داریم؟؟؟؟؟؟

خطرناک‌ترین زمان برای معامله کردن، قطعا پس از یک معامله موفق است. اگرچه ممکن است این جمله بعضی از شماها را متعجب کند، اما این موضوع پایه و اساس علمی دارد که لازم است آن را درک کنیم.

ما بعد از یک معامله موفق احساس خوبی داریم و این حس خوب را نه می‌توان انکار کرد و نه می‌توان متوقف نمود، و اصلا چرا باید از این حس خوب جلوگیری کنیم؟ اما همین حس خوب و سرخوشی می‌تواند اثرات مخربی داشته باشد اگر از نحوه برخورد با آن آگاهی نداشته باشید. دوپامین یک ماده شیمیایی است که وقتی اتفاق خوشحال‌کننده‌ای برای شما رخ دهد، در مغز ترشح می‌شود و برای شما حس خوبی ایجاد می‌کند، مثل انجام یک معامله موفق. مسئله خطرناک این است که شما ممکن است به احساسی که از دوپامین حاصل می‌شود، معتاد شوید.

این موضوع برای ما به عنوان معامله‌گر به این معنی است که پس از یک معامله موفق، به احتمال زیاد به انجام چندین و چند معامله دیگر اقدام کنیم و در نتیجه مرتکب اشتباهات زیادی شویم، چرا که مغز ما بطور ناخودآگاه به دنبال راهی می‌گردد تا همچنان بتواند جریان دوپامین را حفظ کند. وقتی پس از یک معامله موفق دوپامین ترشح می‌شود، مغز ما اینطور برداشت می‌کند که بازار ریسک کمی دارد و همین امر می‌تواند منجر به انحراف از استراتژی معاملاتی شود.

مغز ما هر کاری می‌کند تا این حس خوشحالی و سرخوشی کمرنگ نشود. حالا چه کاری که انجام می‌دهید برای شما یا بدن شما مفید باشد یا نباشد. مثلا همین امر ورود به معامله، یعنی اتفاقی که باعث شد شما سود کنید و خوشحال شوید، باعث می‌شود دوپامین در مغز شما ترشح شود و حالا مغز شما باز هم می‌خواهد این اتفاق تکرار شود تا در نتیجه حس سرخوشی و اصطلاحاً بالا (high) بودن حفظ شود.

بنابراین مغز بالاخره چیزی که می‌خواهد را بدست می‌آورد، حالا چه شما سود کنید یا ضرر کنید. اما ما به عنوان معامله‌گر باید از این نقص ژنتیکی آگاهی داشته باشیم. دوپامین مثل یک شمشیر دولبه است که هم می‌تواند عادت‌های خوب و هم عادت‌های مخرب را در شما تقویت کند.

 درک این موضوع و اینکه اجازه دهید کدام دسته از عادت‌ها در شما ایجاد شوند، کاملا به خود شما بستگی دارد. شما بایستی کارکرد ذهن خودتان را درک کنید و آن را تحت کنترل درآورید، در این صورت دیگر اجازه نمی‌دهید که شما را به روش‌های مخرب کنترل کند.

راه حل :

حالا که متوجه شدید که بعد از یک معامله موفق به راحتی ممکن است پول خود را از دست بدهید، وقت آن رسیده به دنبال راه حلی باشیم که از وقوع چنین اتفاقاتی در آینده جلوگیری کنیم. باید یک نوع فیلتر داشته باشیم که از انجام معاملات احساساتی یا دوپامینی جلوگیری کند.

راه حل این است که تنها از یک برنامه معاملاتی کاملا تعریف شده پیروی کنید. به عبارتی باید یک برنامه معاملاتی برای خودتان تهیه کنید و از آن تبعیت کنید تا به این ترتیب بطور تصادفی و رندوم به هر معامله‌ای ورود نکنید یا مثلا چون صرفا فکر می‌کنید از حرکت بعدی قیمت اطلاع دارید، معامله‌ای را انجام ندهید. در اصل باید از فعل و انفعالات شیمیایی مغز خود آگاه باشیم و یاد بگیریم که با فیلتر کردن معاملات و پیروی از برنامه معاملاتی خودمان می‌توانیم به حدی از توانایی برسیم که دیگر ترشح مواد شیمیایی ایجاد کننده حس خوب مانند دوپامین، باعث نشود به احساسِ بودن در یک معامله معتاد شویم.

خلاصه راه‌حل‌های مقابله با تمایل به انجام معاملات مکرر پس از یک معامله موفق عبارتست از:

  • شما یک استراتژی معاملاتی دارید که به خوبی آن را تعریف کرده‌اید و آن را درک می‌کنید.
  • شما یک برنامه معاملاتی دارید که حول استراتژی معاملاتی شما ایجاد شده است.
  • خود را صرفا به انجام معاملاتی محدود کنید که مطابق برنامه معاملاتی شما باشند.
  • برنامه معاملاتی شما باید مثل یک فیلتر عمل کند. با این فیلتر می‌توانید بگویید که کدام یک از معاملات منفی شما از روی احساسات و ترشح دوپامین بوده، یا اینکه از جمله خطاهای آماری روش معاملاتی شما محسوب می‌شود.

منبع: learntotradethemarket

Related Articles

Leave a Comment